فیلم
امیدوارم فیلم چروکی در زمان را دیده باشید.

جملات و نکاتی که برای من جالب بودن رو براتون می نویسم.

در ابتدای فیلم پدر خانواده به دنبال پیدا کردن فرکانسی هست که بشه با اون در زمان سفر کرد و فرکانس "عشق" رو پیدا میکنه.

(صحنه ای که مادر برای چارلز والاس داره لالایی می خونه)
--------------------
جمله ای از مولانا : 
"زخم محلی است که نور به تو  وارد می شود" .
برداشت من این است که زخمها و دردها و تضادها برای ما مانند نوری هستند که ما را هدایت میکنند به سمت خواسته های مان.
 دقیقا به این قانون جهانی اشاره دارد  وضوح از طریق تضاد
در قانون وضوح از طریق تضاد ما با برخورد به تضادها و ناخواسته های مان و درک آنها متوجه می شویم که دقیقا خواسته های مان چیست؟ من اگر این موضوع را نمی خواهم ، دقیقا چه چیزی را می خواهم؟
---------------
"وقتی تاریکی هست بیشتر روی نور متمرکز بمانید"
در این فیلم خیلی واضح و عالی ، نور و تاریکی را توضیح میدهد. 
همه این را میدانیم که هرجا نور نیست ، تاریکی هست. و برای حرکت و ادامه ی زندگی به نور نیاز داریم و نه تاریکی
در اصل اینجا هم همان موضوع خواسته و ناخواسته مطرح می شود.
نور خواسته ی ماست و ما باید توجه و تمرکزمان روی نور و خواسته ی مان باشد و تاریکی و ناخواسته ، توجه نکنیم.
------------------------
و
جالبترین سوال ( از نظر من)
چقدر اتفاقات و حواث و انتخاب ها بوجود آمده اند تا تو به وجود بیایی؟
والا من که هنگ کردم اولش.
یک کم با دقت به این سوال توجه کنید .
اتفاقات و همزمانی هایی که به وجود آمده ما متولد بشویم . 
داستان آشنایی پدر و مادر ما ....چطور عاشق شدن! چطور به هم رسیدن! و ..... 
اتفاقاتی که قبل از ازدواجشون براشون افتاده و ...
پدر و مادر آنها و .....
چقدر اتفاق بعد از تولد ما افتاده و ما از آنها جان سالم به در بردیم تا به اینجا برسیم؟
اینها همه حکمتی داشته و داره!
فعلا تا اینجا را داشته باشید ایشالا یک مطلب دیگه ادامه ی موضوع فیلم.باز می زارم.
سپاسگزارم از توجه شما
منتظر نظرات شما هستم